ORIGINAL_ARTICLE
شکلگیری رئالیسم در داستان نویسی ایرانی
نگارش رئالیستی در ادبیات کلاسیک فارسی به اندازة شیوه های غیر واقعگرا مورد توجّه نبوده است. ادبیات اجتماعی و سیاسی مشروطه، ذهنیت مردم شهرهای بزرگ بهویژه پایتخت را از جانب آرمان های ماورائی به سوی زندگی زمینی و انسانمدار سوق داد و با پیدایش روزنامهها، نثر فارسی به سوی سادگی و واقعیتنگاری حرکت کرد. روزنامه-نگاری تکوین نوشتار واقعگرا را شدت بخشید و توجه روزنامهنگاران ایرانی به واقعیت-های حاد اجتماعی، آنها را به سوی نگارش داستان های اجتماعی در قالب پاورقی کشاند. بدین صورت رمان واقعگرا همزمان با شکل گیری طبقة بورژوای نوین دولتی در ایران پا به عرصۀ ادبیات نهاد. این مقاله زمینههای شکلگیری رمان رئالیستی فارسی از دوران مشروطه را بر اساس نگرش تاریخ ادبی نشان داده و روند حرکت زبان فارسی به سوی واقعگرایی و تولد داستان رئالیستی و تعامل و تداخل روزنامهنگاری با آن را دنبال میکند. اهمّ مطالب مورد بحث از این قرار است: گذار از رمان تاریخی به رمان اجتماعی، تحولات زبان و واقعیت اجتماعی، روزنامهنگاری و رئالیسم، پیشگامان رئالیسم فارسی، درونمایة غالب بر آثار رئالیستی، نقص رمان واقعگرای اولیه و ارزش جامعه شناختی رمان های رئالیستی.
https://jls.um.ac.ir/article_33195_4a4e1abed5e569b94250f0e30ef9b5fc.pdf
2014-01-21
1
26
10.22067/jls.v46i3.20847
رئالیسم فارسی
روزنامهنگاری
رمان واقعگرا
سفرنامه نویسی
هاشم
صادقی
sadeghi.hashem62@gmail.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
محمود
فتوحی
fotoohirud@yahoo.com
2
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جهت دستوری در سه غزل معاصر
رابطۀ بین نحو و اندیشه در زبانشناسی از طریق افعال و حالات بیان شده با فاعل، مفعول و مسند بیان می-شود و جهت دستوری فعّال، منفعل و غیره را پدید میآورد. جهت دستوری، نگرش و موضعِ نویسنده را نسبت به موضوع نشان میدهد و پژواک وضعیّت ذهنی نویسنده است. همچنین در شناخت حالات شاعر اهمّیّت دارد و وضعیّت روحی او را به ما نشان میدهد. علاوه بر آن در مقایسۀ حالات چند شاعر با یکدیگر مؤثّر است. در این پژوهش، نوع، تعداد و درصد جهت دستوری در سه غزل ابتهاج، نادرپور و فرّخزاد که به تقلید از یک غزل سعدی سروده شده مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گرفته و رابطۀ آن با مکتب رمانتیسم بیان شده است تا جهت دستوری غالب و نحوۀ موضع گیری شاعر نسبت به معشوق در سه غزل مشخّص شود. نتیجه این که بر خلاف روحیّۀ منفعل رمانتیک، جهت فعّال در غزل غلبه دارد و علّت آن را می توان وجود دیالوگ خیالی بین شاعر و معشوق دانست. از میان سه شاعر ابتهاج بیشترین و فرّخزاد کمترین درصد جملات منفعل را دارد، امّا نحوۀ بهکارگیری جملات فرّخزاد از الگوی خاصّی پیروی می کند
https://jls.um.ac.ir/article_33226_8bba4d525862fe5d803663b4d00fe3c3.pdf
2014-01-21
27
46
10.22067/jls.v46i3.15565
جهت دستوری
غزل معاصر
جهت فعّال
جهت منفعل
رمانتیسم
فرّخ
لطیف نژاد
farre.latifnejad@gmail.com
1
فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
مه دخت
پورخالقی چترودی
dandelion@ferdowsi.um.ac.ir
2
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی نظری و کاربردی «روایت اول شخص جمع» (در پنج داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری)
روایت اول شخص جمع (ماروایت)، شیوهای است که از حدود صد سال پیش در داستاننویسی به کار رفته و از نزدیک به دو دهة پیش، توجه روایتشناسان و منتقدان را به خود جلب کرده است. در پارهای از تحقیقات، ویژگیها و صفات ممیزة این نوع روایت بررسی شده و در برخی دیگر، به جنبههای کاربردی آن توجه شده است. در این مقاله، ابتدا آرای سه محقق: یوری مارگولین، برایان ریچاردسون و آمیت مارکوس تشریح شده و سپس پنج داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری، بر پایۀ این مباحث نظری بررسی شده است. کوشش بر آن بوده است تا از یک سو کارایی مباحث نظری سنجیده شود و از سوی دیگر، برخی ابعاد پنهان این داستانها، شناسایی و بیان گردد. نتیجۀ این تحقیق نشان میدهد که اگرچه مباحث نظری موجود در تحلیل متن، کارایی شایان توجهی دارد، هنوز ابعاد ناشناختة بسیاری در این شیوه از روایت میتوان یافت. همچنین نتیجۀ این بررسی، حکایت از آن دارد که گلشیری، انواع مختلفی از «ما روایت» را به کار گرفته و خلاقیتهای ویژهای در این شیوة روایتگری داشته است.
https://jls.um.ac.ir/article_33250_4dab462686d6a9d359c9a8244d427390.pdf
2014-01-21
47
74
10.22067/jls.v46i3.18345
روایت
روایت اول شخص جمع
ماروایت
هوشنگ گلشیری
عباس
جاهدجاه
jahedjah@gmail.com
1
پیام نوز
AUTHOR
لیلا
رضائی
rezaileili@gmail.com
2
دانشگاه خلیج فارس بوشهر
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی شخصیت و اندیشههای عرفانی بایزید بسطامی بر اساس روش استعارة شناختی
هدف نگارندگان این جستار آن بوده تا از رهگذر تحلیل استعارههای شناختیِ اقوال بایزید- به عنوان یکی از عرفای پیشرو و برجستة مکتب تصوف عاشقانه- مفاهیم کلیدی در عرفان او را تفسیر و تبیین نمایند و در ضمن آن به برخی ویژگیهای شخصیت او نیز اشاره کنند. از جمله نتایج این تحقیق آن بوده که کاربرد قلمروهای شراب، آتش و سیل در اقوال وی، تأکید او را بر مسألة «فنا» در اندیشة عرفانی وی نشان میدهد. همچنین حضور مکرر و چشمگیر قلمرو تجربی «نور» در اقوال بایزید، حاصل تأثیر محیط فرهنگی و اجتماعی زرتشتی روزگار وی بوده است. علاوه بر این، تحلیل استعارههای شناختی وی نشاندهندة تردد او میان اندیشههای زاهدانه و عاشقانة تصوف میباشد.
https://jls.um.ac.ir/article_33270_aa5cc20b6ff0b8d79b0a6fdb3af667af.pdf
2014-01-21
75
104
10.22067/jls.v46i3.17175
نظریة استعارة شناختی
فرهنگ
نگاشت
اصطلاحات عرفانی
بایزید بسطامی
زهره
هاشمی
z_hashemie@yahoo.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
ابوالقاسم
قوام
ghavamg@yahoo.com
2
فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دینو (بررسی و تحلیل سرودی به زبان گورانی)
آیین زروانی از کهنترین آیینهای بشری است که با زندگی و اندیشه های ابتدایی انسان درپیوند است. یکی از برجسته ترین آموزه های این آیین باور به سرنوشت و بخت و تأثیر سپهر و روزگار در زندگی انسان است. هرچند در متون اوستایی از این آیین چندان یاد نشده است، اما در متون پهلوی جایگاهی مهم دارد که از این طریق به متون فارسی زردشتی، فارسی و عربی راه یافته است. یکی از مهمترین منابع مطالعاتی درباب آیین زروانی زبان، فرهنگ و ادبیات گورانی است. گذشتة این زبان به روزگار هخامنشی برمی-گردد و تا به امروز پایدار مانده و ادبیاتی غنی و پربار دارد. سرود «دینو» یکی از نمونه های زروانی در فرهنگ گورانی است. گفتگوی شاعر با روستای محل سکونت خود، روزگار و فلک در این سرود سرشار از اندیشه های زروانی در شکایت از روزگار است. در این مقاله به شیوه ای توصیفی به معرفی متن گورانی، آوانگاری، ترجمه، واژه شناسی و تحلیل این سرود پرداخته شده است.
https://jls.um.ac.ir/article_33277_3c415677c8494357f341c25e6fc8002b.pdf
2014-01-21
105
137
10.22067/jls.v46i3.20063
دینو
آیین زروانی
زبان گورانی
سپهر
روزگار
سرنوشت
آرش
اکبری مفاخر
mafakher2001@gmail.com
1
فردوسی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی بسامد مکرر در روایتهای زادن زال در شاهنامه
روایت و روایت پردازی جدا از پیشینۀ کهن آن، در دهه های اخیر با نظریه های کسانی مانند ژنت، تودوروف و بارت قلمروهای جدیدی را در تحلیل متون گشوده است. ژنت معتقد است نسبت میان زمان متن و زمان داستان وضعیت های گونه گونی را فراهم می آورد که بسامد مکرر یکی از زیرشاخه های آن است. بسامد مکرر نقل چندین بارۀ حادثه ای است که یک بار اتفاق افتاده است. زادن زال، طرد از سوی پدر و پرورش یافتن نزد سیمرغ پس از روایت فردوسی نُه بار دیگر از زبان سام، زال و اسفندیار تکرار می شود اما به شکل ها و نیات مختلف. این موضوع بر پایۀ زمان روایت تحلیل شده، در کنار آن، جهت تبیین دقیقتر، مباحثی نظیر سطوح روایی و موثق یا ناموثق بودن راوی نیز طرح و بررسی شده است. فردوسی به عنوان راوی تاریخی در روایت گذشتهنگر خود به شکل های مختلف مداخله می کند. سپس راویانی که خود شخصیت های روایت هستند، آن روایت را با حذف یا اضافه هایی هدفمند تکرار می کنند که در این میان جدا از روایت سام و زال، روایت اسفندیار تفاوتی بنیادی با بقیه دارد.
https://jls.um.ac.ir/article_33301_ecda896d54e6de7f8035db9a2bcc8f20.pdf
2014-01-21
139
166
10.22067/jls.v46i3.25275
شاهنامه
فردوسی
زال
سام
اسفندیار
زمان روایت
بسامد مکرر
مصطفی
صدیقی
navisa_man@yahoo.com
1
دانشگاه شیراز/دانشگاه هرمزگان
LEAD_AUTHOR