ORIGINAL_ARTICLE
تداخل سطوح روایی
از نظر تئوری سطوح روایی را میتوان به سه سطح تقسیم کرد که درهم فرورفتنِ آن ها تداخل سطوح روایی (metalepsis) نامیده میشود. به عبارت دیگر، متالپسیس «هر نوع دخالت راوی یا راویت شنوی برون داستانی در سطح داستانی یا هر نوع دخالتِ شخصیتهای سطح داستانی در دنیای راویت درونهای یا بالعکس هر نوع دخالت شخصیّتهای داستان درونهای در سطح داستانی است». از این رو، در تمامی روایتهایی که دارای داستان درونهای هستند، استعدادی بالقوه برای آمیختگی این سطوح وجود دارد. سؤالات این پژوهش عبارتند از اینکه: 1) تداخل سطوح روایی چیست وآیا این شیوه در داستانهای پستمدرن وجود دارد یا ریشه در داستان گوییِ کلاسیک دارد؟ 2) کارکردها و تأثیرات استفاده از این شیوه در متون روایی چیست؟ 3) شیوه های تداخل سطوح روایی به چند نوع تقسیم میشود؟ در جستار حاضر تنها در پی تعریف و تبیین مبانی نظریِ این ابزار روایتشناسی هستیم.
https://jls.um.ac.ir/article_33440_999d3bf06df3991651a1b92ea108ccdc.pdf
2014-07-23
1
26
10.22067/jls.v47i1.26099
تداخل سطوح روایی
روایت شناسی
داستان درونهای
سمیرا
بامشکی
bameshki@um.ac.ir
1
فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جنس دوم به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل فمینیستی ـ انتقادی گفتمان
تحلیل فمینیستی ـ انتقادی گفتمان یکی از شاخههای تحلیل گفتمان است که وجه ممیزۀ آن تمرکزش بر کشف و آشکارسازی روابط نابرابر قدرتِ جاری میان زنان و مردان در مناسبات و نظمهای اجتماعی است. مقالۀ حاضر پیشنهاد میکند که نظریۀ سیمون دو بووار در کتاب جنس دوم در باب چگونگی شکلگیری هویت جنسیتی و سوژۀ مؤنث، زمینۀ نظری مناسبی برای تلفیق میان فمینیسم و تحلیل گفتمان فراهم میسازد. جنس دوم به رغم تقدم زمانی چشمگیری که بر مطالعات گفتمانی دارد، از بسیاری جهات سازگاری قابل توجهی با مفروضات فلسفی (معرفتشناختی، هستیشناختی) غالب رویکردهای تحلیل انتقادی گفتمان دارد. در این پژوهش، جنس دوم از حیث دید انتقادی، مفهومسازی از قدرت و ایدئولوژی، نسبت آن با برساختگرایی اجتماعی، نگاه انتقادی به دانشِ پذیرفتهشده، ارزیابی تحول تاریخی و نقش نهادها و نظمهای گفتمانی در شکلگیری سوژه بررسی شده است
https://jls.um.ac.ir/article_33462_6899be00eec31542752138a6c0a97266.pdf
2014-07-23
27
50
10.22067/jls.v47i1.25553
تحلیل انتقادی گفتمان
فمینیسم
جنسیت
سیمون دوبووار
جنس دوم
زینب
صابرپور
zainab.saberpour@gmail.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
بووار، سیمون دو. (1380). جنس دوم. ترجمۀ قاسم صنعوی. ویرایش دوم. تهران: توس.
1
سارتر، ژان پل. (1376). اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر. ترجمۀ مصطفی رحیمیه. تهران: نیلوفر.
2
سلطانی، سید علی اصغر. (1384). ساز و کارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران. تهران: نی.
3
یورگنسن، ماریان و فیلیپس، لوئیز. (1389). نظریه و روش در تحلیل گفتمان. تهران: نی.
4
Bauer, Nancy. (2001). Simone de Beauvoir, Philosophy and Feminism, New York: Colombia University Press.
5
Billig, M. (2003). Critical Discourse Analysis and the rhetoric of critique. In Weiss, G and Wodak, R (ed) Critical Discourse Analysis: theory and interdisciplinarity, Palgrave Macmillan, pp.35-46.
6
Butler, Judith. (1990). Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity. London: Routledge.
7
Cameron, Deborah. (1997). Theoretical Debates in Feminist Linguistics: Questions of Sex and Gender, in R. Wodak (ed.) Gender and Discourse, London: Sage.
8
Chouliaraki, L. and Fairclough, N. (1999). Discourse In Late Modernity: Rethinking Critical Discourse Analysis, Edinburgh: Edinburgh University Press.
9
Christie, Christine. (2000). Gender and Language: Towards a Feminist Pragmatics. Edinburgh: Edinburgh University Press.
10
Eckert, P. and McConnell-Ginet, S. (2003). Language and Gender. Cambridge: CambridgeUniversity Press.
11
Fairclough, N.andWodak, R. (1997). Critical Discourse Analysis. In T. van Dijk (Ed.). Discourse as Social Interaction: Discourse Studies: A Multidisciplinary Introduction. Vol. 2. London: Sage.
12
Fairclough, N. (1989). Language and Power, London: Longman.
13
Fairclough, N. (1992). Discourse and Social Change, London: Polity Press.
14
Fairclough, N. (1995). Critical Discourse Analysis, London: Longman.
15
Fairclough, N. (2003). Analysing Discourse: Textual Analysis for Social Research, London: Routledge.
16
Fallaize, Elizabeth. (2007). Simone de Beauvoir and Demystification of Woman, in G. Plain and S. Sellers (eds.) A History of Feminist Literary Criticism, New York: Cambridge University Press.
17
Gatens, Maria. (2003). Beauvoir and Biology: A Second Look, in C. Card (ed.), The Cambridge Companion to Simone de Beauvoir, Cambridge: Cambridge University Press.
18
Gramsci, Antonio. (1971). Selections from the Prison Notebooks. London: Lawrence &Wishart.
19
Kitzinger, Celia. (2000). ‘Doing feminist conversation analysis’, Feminism &Psychology, 10 (2): 163–93.
20
Lazar, Michelle M. (2005). Politicizing Gender in Discourse: Feminist Critical Discourse Analysis as Political Perspective and Praxis, in M.M. Lazar (ed.) Feminist Critical Discourse Analysis: Gender, Power and Ideology in Discourse, New York: Palgrave Macmillan.
21
Litosseliti, Liaand Sunderland, Jane. (2002). Gender identity and discourse analysis: Theoretical and empirical consideration, in L. Litosseliti and J. Sunderland (eds.) Gender Identity and Discourse Analysis, Amsterdam: John Benjamin.
22
Mills, Sara. (1995). Feminist Stylistics, London: Routledge.
23
Mills, Sara. (2008). Language and Sexism, Cambridge: Cambridge University Press.
24
Showalter, Elaine. (1988). Feminist Criticism in the Wilderness, in D. Lodge and N. Wood (eds.) Modern Criticism and Theory, A Reader, Edinburgh: Pearson Education.
25
Speer, Susan. (2005). Gender Talk; Feminism, Discourse and Conversation Analysis, London: Routledge.
26
Sunderland, Jane. (2004). Gendered Discourses in Children’s Literature, in Gender Studies, Vol. 1, No. 3, 60-84.
27
Tannen, Deborah (ed.). (1993). Gender and Conversational Interaction. New York: Oxford University Press.
28
Tidd, Ursula. (2004). Simone de Beauvoir: Gender and Testimony, Cambridge: Cambridge University Press.
29
Todd, Alexandra Dundas, and Sue Fisher (eds.). (1988). Gender and Discourse: The Power of Talk. Norwood, NJ: Ablex.
30
Van Dijk, Teun A. (1991). ‘Editorial: discourse analysis with a cause’, The Semiotic Review of Books, 2 (1): 1–2.
31
Vintges, Karen. (2006). Simone de Beauvoir, A Feminist Thinker for the Twenty-First Century, in M. A. Simons, The Philosophy ofSimone de Beauvoir, Bloomington: Indiana University Press.
32
Wilkinson, Sue and Kitzinger, Celia (eds.). (1995). Feminism and Discourse: Psychological Perspectives. London: Sage.
33
Wodak, Ruth (ed.) (1997) Gender and Discourse. London: Sage.
34
Wodak, R. (2001). “What CDA is about – a summary of its history, important concepts and its developments”. In R. Wodak& M. Meyer (Eds.), Methods of Critical Discourse Analysis. London: Sage Publications.
35
ORIGINAL_ARTICLE
کنش خواندن و انسان شناسی ادبیات: تصویری از اندیشۀ ولفگانگ آیزر
ولفگانگ آیزر، متفکر آلمانی، در نیمۀ دوم قرن بیستم نظریه ای را برای خوانش متن ادبی بسط داد که آفاق تازه ای را در ادراک متون ادبی ایجاد کرد. آیزر با تغییر کانون توجه مطالعات ادبی از نویسنده به خواننده، نخست به شیوه های قرائت متن پرداخت و آنگاه با گسترش بررسی هایش حوزۀ مطالعات ادبی را فراتر از مرزهای معهود برد و مفهومی به نام «انسان شناسی ادبی» را پدید آورد. مقالۀ حاضر با تکیه بر سازههای اصلی تفکر آیزر میکوشد تصویری از کلیت این تفکر ارائه کند.
https://jls.um.ac.ir/article_33494_ef340c45d5cc6aea58398346732d78f2.pdf
2014-07-23
51
70
10.22067/jls.v47i1.30685
ولفگانگ آیزر
کنش خواندن
انسان شناسی ادبی
منطق سه گانه
بهزاد
برکت
behzadbarekat@yahoo.com
1
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی متن نامة مسعود غزنوی به ارسلانخان در تاریخ بیهقی با روش تحلیل گفتمان انتقادی
از میان انواع آثار منثور مکاتبات درباری از جهات گوناگون شایستة تحقیق و مطالعه هستند. در این جستار یکی از مکاتبات سیاسی مسعود غزنوی به ارسلانخان قراخانی که ابوالفضل بیهقی آن را نوشته و در کتاب وی نسخة کامل آن ثبت شده است، با استفاده ازسه مؤلّفة فرکلاف تحلیل و توانایی نویسنده در پردازش مناسبات قدرت بررسی شده است. بیهقی در این نامه با گزینش دقیق واژهها و به کارگیری ساخت معلوم و مجهول و وجهیّت اخباری سعی دارد قدرت مسعود غزنوی را - حتّی در شرایط بحرانی پس از شکست دندانقان- نشان دهد. تحلیل این نامه بسیاری از شگردهای زبانی بیهقی را در تبیین روابط سیاسی روشن میسازد.
https://jls.um.ac.ir/article_33509_481d0f9347ebfab9dec142cf187f5e8c.pdf
2014-07-23
71
102
10.22067/jls.v47i1.18875
تاریخ بیهقی
مسعود غزنوی
ارسلانخان
نامه
فرکلاف
تحلیل گفتمان انتقادی
محدّثه
قدسی
qo_m22@yahoo.com
1
فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
دکتر محمّدجعفر
یاحقیّ
mgyahaghi@yahoo.co.uk
2
AUTHOR
دکتر مهدخت
پورخالقیچترودی
dandritic2001@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیلی انتقادی از مسألة جنسیت و زنانگی در تفکّر ابنعربی
در میان منابع تصوف، آثار ابنعربی حاکی از نگاهی متعالی و مثبت به مسئلة زنانگی است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد در پس نگاه استعلایی او به زن، تقابلهای دوگانهای که از نظرگاه هلن سیکسو، مبنای برخوردهای متفاوت با زن و مرد قرار گرفته و در نهایت به شکلگیری نگاهی مردسالار میانجامد، خودنمایی میکند. در بخش نخست مقاله، مبانی هستیشناسانهای که بر نحوۀ برخورد ابنعربی با مسئلۀ زنانگی مؤثّرند مطرح شده و در بخشهای بعدی، نظرگاههای منفی و مثبت او به زن که نمایانگر تفکر او دربارۀ مشخّصههای جنسیتی است مورد تحلیل قرار میگیرد. در خلال چنین تحلیلی، دگردیسی عناصر مردسالارانه به مفاهیم متافیزیکی در تفکر ابنعربی نشان داده میشود.
https://jls.um.ac.ir/article_33524_fae58eacc2175fcd2e17646ead0c5722.pdf
2014-07-23
103
124
10.22067/jls.v47i1.25426
هستیشناسی عرفانی
ملیحه
علیزاده
maliheh_alizadeh88@yahoo.com
1
دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
محور عمودی خیال در قصاید ناصرخسرو
قصیده در تمام ادوار شعر فارسی ساختاری یکنواخت و تقلیدی داشته است و همین ویژگی نقش مهمی در ضعف محور عمودی این قالب شعری داشته و باعث شده است تا تخیل شاعر همواره در یک جهت سیر کند و زنجیرهای از تصاویر تکراری و از پیش تعیین شده را تداعی نماید. امّا شگردهای ناصرخسرو (394-481 ﻫ.ﻕ.) برای بهکارگیری تصاویر در محور عمودی قصیده هنجارشکنانه است؛ طرحهایی که او از ساختمان قصیده ارائه کرده متنوع و در عین حال بینظیر است. در این مقاله، مجموع قصاید ناصرخسرو با اشعار سه تن از معروفترین همعصرانش یعنی عنصری (؟- 431 ﻫ.ﻕ.)، فرخی (؟- 429 ﻫ.ﻕ.) و منوچهری (؟- 432 ﻫ.ﻕ.)، از لحاظ ساختمان مورد مقایسه قرار میگیرد و در نهایت ویژگیهایی مانند توصیف مفصّل، تمثیل، تشخیص، تکرار واژههای محوری در طول قصیده و پیوستگی ابیات بهواسطۀ حروف ربط که از مهمترین عوامل مؤثر در استحکام محور عمودی قصاید ناصرخسرو است و در شعر معاصران وی کمتر بهکار رفته، تبیین شده است. با توجه به گرایش شاعران مداح به مخاطب و گرایش ناصرخسرو به آرمان های خود، ساختمان قصاید وی متأثر از عواطف و احساسات شخصی و مذهبی اوست. بر همین اساس، ناصرخسرو متناسب با عواطف شخصی، در محور عمودی ساختمان قصیده به نوآوری هایی همچون شروعکردن قصیده با سؤال از مخاطب و یا مورد خطاب قرار دادن او، حضور شاعر در پایان اکثر قصاید، فراوانی قصاید فاقد تشبیب و شریطه و نیز استفاده از تخلّص شاعری در پایان قصاید دست زده است.
https://jls.um.ac.ir/article_33531_24c260d4c57beba060ac0d01712d3876.pdf
2014-07-23
125
150
10.22067/jls.v47i1.21256
انسجام
ساختمان قصیده
محور عمودی خیال
ناصرخسرو
مرتضی
محسنی
mohseni@umz.ac.ir
1
مازندران
LEAD_AUTHOR
مهدی
صراحتی جویباری
serahati11@yahoo.com
2
دانشگاه مازندران
AUTHOR