دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
48
3
2015
10
23
ساختار شناسی خان های رستم و تارئیل
1
32
FA
مهوش
واحددوست
دانشگاه تهران
mahsa.vahedy@gmail.com
10.22067/jls.v48i3.55596
با تعمق در نام حماسۀ پلنگینه پوش اثر شوتا روستاولی ، به طور ضمنی، این حماسه در ارتباط با شاهنامۀ فردوسی قرار می گیرد؛ زیرا در شاهنامۀ فردوسی رستم زرهی از پوست پلنگ یا ببر دارد و همچنین پلنگینه پوشی به کیومرث اسناد داده شده است. تارئیل پهلوان بنیادین حماسۀ پلنگینه پوش نیز جامه ای از پوست پلنگ بر تن دارد که یادآور جامۀ کیومرث در شاهنامه و ببر بیان رستم، پهلوان بنیادین شاهنامۀ فردوسی است. در این جستار نخست حماسۀ پلنگینه پوش معرفی می شود، پس از آن با بحث و بررسی و مقایسۀ عناصر هفت خان رستم و ده خان تارئیل با در نظر گرفتن جابجایی، شکست و دگرگونی در اسطوره ها، به این پرسش پاسخ داده می شود که بر اساس الگوهای پیشنهادی ساختارگرایان، عناصر خان های تارئیل در حماسۀ پلنگینه پوش شوتا روستاولی چه وجوه اشتراک و چه تفاوت هایی با عناصر خان های رستم در شاهنامۀ فردوسی دارد،. در ضمن نماد های شخصیت (قهرمان) و لباس و نام شخصیت، مکان، نبرد با حیوانات، موجودات شریر (ضدّ قهرمان)، یاریگران، عزیمت، تشرّف و... در این جستار مورد توجه است. نتیجۀ تحقیق نشان می دهد که ساختار هفت خان تارئیل پیچیده تر از هفت خان رستم است زیرا سفر خانی تارئیل در طِیّ چند سفر مقدماتی و اصلی انجام می گیرد. سفر خانی رستم به صورت خطی مستقیم از یک نقطه شروع و در یک نقطه پایان می پذیرد؛ ولی سفر خانی تارئیل به صورت دایره وار از نقطه ای که سفر خانی شروع شده، در همان نقطه نیز به پایان می رسد. رستم با نجات کاووس به هدف خود می رسد، ولی تارئیل با نجات نستان هنوز به مرحلۀ تشرّف نرسیده است. از این رو دو سفر دیگر نیز باید انجام گیرد: 1) سفر به سرزمین تازیان و سپاس گزاری از یاریگر خود و سپس بازگشت به وطن و رسیدن به پادشاهی (مرحلۀ تشرّف) که آخرین خان وی است. ده خان تارئیل ژرف ساخت عرفانی دارد، در کل، حماسۀ پلنگینه پوش از نوع حماسه های عرفانی مانند حماسۀ گیل گمش است؛ زیرا عشقی عرفانی ساختار کلّی حماسۀ پلنگینه پوش را تشکیل می دهد و سفر خانی چندمرحله ای تارئیل نیز بر محوریت عشق نمادین زنی است که ده خان تارئیل را رقم می زند. در صورتی که محوریت عشق در هفت خان رستم حبّ وطن و عشق به ایران-زمین است.
شاهنامه,پلنگینه پوش,رستم,تارئیل,هفت و ده خان,ساختارشناسی
https://jls.um.ac.ir/article_34085.html
https://jls.um.ac.ir/article_34085_efef4d0f88a8ca45e74f3940f1f81b47.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
48
3
2015
10
23
بازخوانی داستان جمشید بر پایة روابط گفتمان های مهری-زردشتی
33
62
FA
علیرضا
قاسمی
دانشگاه گیلان
ghasemi.alireza79@gmail.com
علیرضا
نیکویی
دانشگاه گیلان
alireza_nikouei@yahoo.com
رضا
چراغی
دانشگاه گیلان
rcheraghi_54@yahoo.com
10.22067/jls.v48i3.52524
جمشید تنها شخصیّت اساطیری است که در شاهنامه دارای دو دورة زندگیِ کاملاً متفاوت است: در دورة نخستِ زندگی اش با پاک دینی و شکوه تمام ظاهر می شود و در دورة دوم نیز گرفتار سقوط معنوی و مادّی می گردد. بررسی متون اوستایی و پهلوی در مقام منابع مستقیم یا غیرمستقیمِ روایات شاهنامه نیز حاکی از تناقضات و سردرگمیِ این متون دربارة شخصیّت جمشید است. مقالة پیشِ رو درصدد است ضمن اثبات تعلّق جمشید به آیین مهری و واسازی روایات زردشتی، به برجسته سازی تناقضات موجود در این روایات و آشکار کردن نیروهای هم ستیز بپردازد و نقش مناسبات ایدئولوژیک و روابط دو گفتمان مهری و زردشتی را در صورت بندی این داستان تحلیل کند. از این منظر، تناقضات موجود دربارة جمشید بیش از هر چیز ریشه در روابط متغیّرِ سنّت زردشتی با سنّتِ مهری دارد؛ بدین معنا که جمشید نیز همانند بسیاری از عناصر کانونیِ آیین مهری ابتدا مشمول طرد و انکار گفتمان زردشتی واقع می گردد امّا بعدها در اثر چرخش های ایدئولوژیکِ این گفتمان، در آن جذب می شود. رابطة تقابلی- تعاملی گفتمان های زردشتی و مهری در خصوص جمشید، در صورت بندی نهایی این داستان در شاهنامه و بالطبع در روایات زردشتی آشکار است.
شاهنامه,جمشید,گفتمان,مهری,زردشتی,تقابل,جذب
https://jls.um.ac.ir/article_34100.html
https://jls.um.ac.ir/article_34100_afc840cd5e4984a7d1034ecd7bbd1eaf.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
48
3
2015
10
23
کارکرد سیاسی اسطورة آفرینش نمونة نخستین انسان در شاهنامه
63
79
FA
تیمور
مالمیر
دانشگاه تهران
timoormalmir@ut.ac.ir
ناصر
محبی
دانشگاه کردستان
nasermohebbi@gmail.com
10.22067/jls.v48i3.50911
شاهنامه طرحی انداموار و یکپارچه دارد و اگر هم دارای دو بخش اسطورهای و تاریخی است، این دو بخش به هم پیوسته هستند: بخش اسطورهای به آفرینش و بخش تاریخی به تداوم آن توجه دارد. یکی از انگیزههای بنیادی در تدوین شاهنامه، احیای هویّت ایرانی بوده است. همین مسألة احیای هویّت موجب شده شاهنامه جایگاه حماسة ملی بیابد و از همان آغاز محتوایی پیدا کند که با تکیه بر مسائل فرهنگی، رسالتی سیاسی را دنبال میکند. مبنای فرهنگی شاهنامه عبارت است از نبرد اهورامزدا و اهریمن؛ چنین مبنایی هم توجیه چگونگی آفرینش و هم تداومبخش زندگی جمعی است و هرگونه بازاندیشی در پیوند آفرینش با تداوم حیات به پدیدار شدن الگویی سیاسی میانجامد؛ نمونههای نخستین انسان به شاهان آغازین و الگوهای پادشاهی بدل میشوند و نبرد از اهورا و اهریمن به نمایندگان آن ها منتقل میشود و خویشکاری انسان را تجلی میبخشد. در بخش اسطورهای، ایرانیان شکلی ابتدائی از حکومت را طرح کردهاند و آن را در گزینههای متعددی گنجاندهاند تا به الگوی مناسبی برای حکومت دست یابند. وقتی به الگوی مناسب دست یافتهاند آن را آرمان خود کردهاند؛ پس از آن در بخش تاریخی، برایش در پی جایگزینی واقعی برآمدهاند.
اسطورة آفرینش,پادشاهی آرمانی,جابهجایی اسطوره,سیاست,شاهنامه
https://jls.um.ac.ir/article_34114.html
https://jls.um.ac.ir/article_34114_a22e9f2da05e6e854c48423bb5051395.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
48
3
2015
10
23
تحلیل محتوایی معراجنامههای مزدایی
81
114
FA
فاطمه
جهانپور
-پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
fjahanpour@gmail.com
10.22067/jls.v48i3.48675
متون مکاشفهای روایتگر رؤیاها و کشف و شهودهایی است که افرادی خاص بدان نایل شدهاند. سفر به عالم معنا که تجربهای جهانی است، در دوران ساسانی مورد توجه و اهمیت خاصی قرار گرفت به طوری که چهار نمونه از آن در میراث ادبیات نوشتاری این دوره بر جای مانده است. آنچه در این مقاله مورد توجه قرار میگیرد، بررسی و تحلیل محتوایی معراجنامهها، شیوۀ اجرای این آیین و تجربههای سفر به جهان غیب و دلایل آن است. همچنین این مقاله در پی آن است که بداند آیا در دوران ساسانی، معراج امر رایجی بوده است یا خیر. به دیگر سخن، آیا این باور به دوران ساسانی منحصر است و یا امر تکرارپذیری در طول تاریخ ما بوده است؟ چه ضرورتهایی به بروز این تجربهها منجر شده است؟ آیا همۀ این چهار تجربۀ مورد نظر، میتواند در یک ساحت فکری و معنوی قرار گیرد؟
معراجنامه,زرتشت,گشتاسپ,کرتیر,ارداویراف,جام جهاننما
https://jls.um.ac.ir/article_34123.html
https://jls.um.ac.ir/article_34123_8e94b14b7d370eb49adb82ee72013b59.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
48
3
2015
10
23
ویژگی های پری در منظومه های حماسی پس از شاهنامه
115
140
FA
رضا
ستاری
دانشگاه مازندران
rezasatari@yahoo.com
سوگل
خسروی
دانشگاه مازندران
sogol.khosravi@yahoo.com
10.22067/jls.v48i3.55595
حضور زن در کنار شخصیّت های اساطیری و حماسی بسیار متداول بوده است؛ چنان که اورمزد در کنار خود سپندارمذ و اهریمن در کنار خود جهی را دارد. جمشید از خواهران/دختران خود و فریدون و کیخسرو نیز از حضور مادر بهره مندند. در این موارد، قهرمان با کمک و همراهی یک عنصر زنانه به کامیابی و پیروزی می رسد و این عنصر زنانه در پیشبرد اهداف او بسیار مؤثّر است. زنان در این داستان ها می توانند بازتابی از کهن-الگوی «آنیما» باشند که در سویۀ مثبت خویش در نقش هایی چون مادر، معشوق وفادار یا پری و با خویشکاری باروری و زایش پدیدار می شوند. پری یکی از این نقش هاست که با ویژگی های خود چون زیبایی توصیف ناپذیر، ارتباط با چشمه و آب، ابراز عشق به پهلوانان، آگاهی از اسرار و نهانی ها و داشتن قدرت غیب گویی و پیشگویی، قدرت و توانایی پنهان شدن و کمک به پهلوانان در جهت رسیدن به اهداف والا و چیره شدن بر دشمنان، در این داستان ها ظاهر می شود. در این جستار پس از بحثی مختصر پیرامون چیستی «پری»، به بررسی ویژگی های پری در منظومه های حماسی پس از شاهنامه پرداخته شده است.
پری,منظومه های حماسی,ویژگی های پری,پهلوانان حماسی
https://jls.um.ac.ir/article_34132.html
https://jls.um.ac.ir/article_34132_b43af2827441ba8d46eb4177ba034944.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
48
3
2015
10
23
بررسی مفهوم «درویش راستین» در متون فارسی میانۀ زردشتی
141
158
FA
فرزانه
گشتاسب
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
farzaneh77@yahoo.com
نادیا
حاجی پور
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
nadiahajipour@yahoo.com
لعیا
حسین زاده بهتاش
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
laya_behtash@yahoo.com
10.22067/jls.v48i3.53279
در متون فارسی میانه، واژههای «درویشی»، «شکوه» و «نیاز» بر فقر و تنگدستی دلالت میکند؛ از این میان «درویش» دارای دو مفهوم متفاوت است. در متون فارسی میانه به تفصیل به مفهوم درویشی پرداخته و تصویری روشن از آن ارائه شده است. بر اساس این متون، درویش از یک سو بر فرد تنگدست دلالت میکند که از وضعیت خود ناخرسند است و از سوی دیگر به فرد وارستهای دلالت دارد که به دلیل خرسندی، تن و روانش در آرامش به سر میبرد؛ این فرد در نوشتههای فارسی میانه «درویش راستین» نام دارد. در این پژوهش تلاش بر آن است که مفهوم خاص درویش، یعنی درویش راستین، در متون فارسی میانه بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود: درویش راستین به چه کسی گفته میشود، تفاوت درویش راستین و فقیر در چیست و آیا راه و رسم درویشی راستین را در این نوشتهها میتوان یافت؟
درویش,فقر,فارسی میانه,زردشتیان
https://jls.um.ac.ir/article_34144.html
https://jls.um.ac.ir/article_34144_54952b8a8af0709d67692d1d4bfd4bc8.pdf