دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
49
1
2016
04
20
معنازایی در عدول از پیش متن؛ خوانش بینامتنی داستان هابیل و قابیل و رمان های هابیل سانچت (میگل د. اونامونو) و سمفونی مردگان (عباس معروفی)
1
20
FA
امیر
نجفی
تربیت مدرس
ardavan1384@yahoo.com
سیدحبیب الله
لزگی
تربیت مدرس
lazgee@yahoo.com
محمد جعفر
یوسفیان
تربیت مدرس
yousefian@modares.ac.ir
10.22067/jls.v49i1.31796
بینامتنیت نظریه ای ادبی است که بر پایۀ نظریۀ گفتوگومندی باختین، نخستین بار توسط ژولیا کریستوا ارائه شد. بر طبق این نظریه، هر متن در گفتوگو با متن های دیگر تولید و خوانش می شود. خوانش بینامتنی، خوانشی است که متن را به جای جهان واقعی به جهان متنی تأویل می کند. پیش متن هابیل و قابیل که در کتب مقدس ادیان الهی آمده ، الهام بخش بسیاری از متون ادبی بوده است. امّا همان طور که کریستوا تصریح می کند، منبع شناسی غایتِ نظریۀ بینامتنیت نیست. کشف روابط بینامتنی و بینانشانه ای است که منجر به نفوذِ خوانشگر به لایۀ دوم متن یا همان لایۀ نشانه ای می شود. با تحلیل بینامتنی می توان معانیِ مختلفِ مستتر در متن را دریافت. بینامتنیت متضمن گفتوگوی بین متن-هاست. این گفتوگو موجب تغییر و معنازایی در هر دو طرف گفتوگو می گردد. ما در این پژوهش، دو متن هابیل سانچت نوشتۀ میگل د. اونامونو و سمفونی مردگان نوشتۀ عباس معروفی را خوانش کرده و با توجه به میزان دگرگونی و عدول این دو متن از پیش متن اصلی- داستان هابیل و قابیل در کتب مقدس- معنازایی را در طرفین مکالمه بررسی می کنیم. در این راه، «شاخص گفتوگومندی» را برای سنجش میزان تأثیر و تأثرات متون معرفی می کنیم. ماحصل این پژوهش در سطح بینامتنیت خوانشی، استفاده از شاخص گفتوگومندی در طبقه بندی متون و در سطح بینامتنیت تولیدی، راهکاری عملی برای تولید متون جدید در گفتوگو با متون پیشین است.
بینامتنیت، پیش متن,معنازایی,گفتوگومندی,شاخص گفتو گومندی
https://jls.um.ac.ir/article_34289.html
https://jls.um.ac.ir/article_34289_3ba1ca687445ada226db05645c255897.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
49
1
2016
04
20
رویکردی نوین در روایت شناسی شناختی بر اساس فضاهای ذهنی روایی و الگوی ان ام اس بی
21
46
FA
آزاده
نجفی
دانشگاه فردوسی مشهد
najafi.az@gmail.com
محمدرضا
پهلوان نژاد
دانشگاه فردوسی مشهد
pahlavan@um.ac.ir
شهلا
شریفی
دانشگاه فردوسی مشهد
shahlasharifi@hotmail.com
10.22067/jls.v49i1.57518
مقالۀ حاضر که بخشی از پژوهشی گسترده در مورد کاربست نظریۀ فضاهای ذهنی در تحلیل متون روایی است، در پی آن است که یک تحلیل شناختی نوین و روش مندی از متن روایی به دست دهد و در پی ارائۀ پاسخی برای این پرسش در زبان شناسی شناختی باشد که چگونه فرایندهای زبانی مختلف می توانند در پیدایش «داستان نوظهور» در یک متن روایی به کار روند. نخستین و اساسی ترین گام در رسیدن به این هدف، ارائۀ الگویی شناختی-تحلیلی است که فرایندهای شکل گیری معنا را در متون روایی بررسی کند. در این راستا، نظریۀ فضاهای ذهنی فوکونیه (1997، 1994، 1985) و روش شناسی دنسیگر بر پایۀ آن (2012، 2008)، استدلال های محکمی در مورد فرایند معناسازی در گفتمان ارائه می دهند. بر این اساس، این مقاله به تبیین چگونگی فرایند معناسازی در یک متن داستانی به زبان فارسی می پردازد. هدف از ارائۀ این تحلیل، در درجۀ اول، آزمایش کاربست مفاهیم بنیادین نظریۀ فضاهای ذهنی در تحلیل شناختی متن های روایی، و در درجۀ دوم، معرفی الگوی ان ام اس بی، به عنوان یک ابزار شناختی نوین و روش مند در روایت شناسی شناختی است. یافته ها نشان می دهد فضاهای ذهنی روایی، افق هایی را برای کشف پیچیدگی ها و ویژگی های معناسازی در روایت های داستانی آشکار می سازد.
تحلیل شناختی,معناسازی,فضاهای ذهنی روایی,داستان نوظهور
https://jls.um.ac.ir/article_34301.html
https://jls.um.ac.ir/article_34301_38151037aedde2430fdef090b004df09.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
49
1
2016
04
20
تحلیل گفتمانی انس التائبین احمد جام
47
77
FA
سید محمد
استوار نامقی
دانشگاه فردوسی مشهد
namaghiostovarnamaghi1353@stu.um.ac.ir
سید مهدی
زرقانی
دانشگاه فردوسی مشهد
zarghani@um.ac.ir
محمودرضا
قربان صباغ
دانشگاه فردوسی مشهد
mrg.sabbagh@um.ac.ir
10.22067/jls.v49i1.59697
در این مقاله برآنیم تا مهم ترین اثر شیخ احمد جام نامقی را از منظر تحلیل گفتمان بررسی کنیم. بدین منظور پس از ذکر مقدمه ای دربارة نویسنده، به شناسایی نظم گفتمانی خراسان روزگار شیخ احمد جام پرداخته ایم و ضمن شناسایی گفتمان های اصلی موجود در جامعه، نسبت آن ها را با یکدیگر نیز نشان داده ایم. این بحث تصویری دقیق از «بافتی» ارائه می دهد که اثر در دل آن شکل گرفته است. در مرحلة بعد به سراغ نظم گفتمانی درون متن رفته ایم و تقابل دو گفتمان اصلی را در آن برجسته کرده ایم و در مرحلة سوم به این پرسش پاسخ داده ایم که چه نسبتی میان نظم گفتمانی برون و درون متن وجود دارد. شناسایی بافتی که انس التائبین در دل آن پدید آمده و بررسی نسبت متن با برون-متن، دو هدف اصلی این مقاله است.
انس التائبین,احمد جام نامقی,تحلیل گفتمان,عرفان و تصوف
https://jls.um.ac.ir/article_34309.html
https://jls.um.ac.ir/article_34309_c3f01d97ea8b60a25b5c64b4fd2e7a80.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
49
1
2016
04
20
تداوم اندیشههای ایرانشهری در مخزن الاسرار نظامی
79
106
FA
مریم
وافی ثانی
دانشگاه ملی تاجیکستان
m.vafisani@yahoo.com
محمد جعفر
یاحقی
دانشگاه فردوسی مشهد
mgyahaghi@yahoo.co.uk
خدایی
شریف اف
دانشگاه ملی تاجیکستان
farangis70@mail.ru
10.22067/jls.v49i1.54912
این پژوهش کوشیده است به این سؤالات اساسی پاسخ دهد:
1- نظامی در نخستین اثرش که نتیجۀ عزلت و ریاضت و گشت و گذار در عالم دل و اولین تجربة شاعری وی به حساب میآید، دربارۀ عدالت، سیاست و آیین کشورداری چگونه اظهارنظر کرده است؟
2- مفاهیم اندیشة ایرانشهری از مسیر چه منابعی به ذهن و زبان او راه یافته است؟
به منظور پیدا کردن پاسخهای نسبتاً متقن برای سؤالات پیش گفته، منابع پایهای پس از اسلام مانند شاهنامه، کلیله و دمنه، سیرالملوک خواجه نظام الملک، قابوس نامه، نصیحۀ الملوک غزالی و حدیقۀ سنایی بررسی شده است. سپس با توجه به فضای فرهنگی عصر نظامی، میزان تأثیرپذیری مخزن الاسرار در زمینة اندیشههای ایرانشهری از آثار یادشده مشخص گردیده است. پس از بررسیهای دقیق دریافتهایم که نظامی با پشتوانة معرفتی آثار یادشده به عنوان مصلح اجتماعی و مربی اخلاق کوشیده است نهاد حکومتی آن روز را از طریق اندیشه و عمل سیاسی ایرانیان اصلاح کند. بدین منظور بعضی از مؤلفههای اندیشههای ایرانشهری مانند دادگری، تأثیر عدالت بر نظام طبیعت، توأمان بودن دین و پادشاهی و . . . را در لابلای حکایتهای مخزن الاسرار مطرح کرده و پادشاهان را در کانون توجه خود قرار داده است.
مخزن الاسرار,اندیشة ایرانشهری,دادگری,وزارت,دین و پادشاهی
https://jls.um.ac.ir/article_34318.html
https://jls.um.ac.ir/article_34318_e0a0d62727d86e8fed92a7a8bb549e81.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
49
1
2016
04
20
مفهوم شناسی تطبیقی استعاره در غرب و بلاغت اسلامی
107
128
FA
مرتضی
براتی
دانشگاه شهید چمران اهواز
mt.barati@yahoo.com
محمدرضا
صالحی مازندرانی
دانشگاه شهید چمران اهواز
salehi_mr20@yahoo.com
نصرالله
امامی
دانشگاه شهید چمران اهواز
nasemami@yahoo.com
کریم
لویمی مطلق
دانشگاه شهید چمران اهواز
klmutlaq@scu.ac.ir
10.22067/jls.v49i1.58425
تعریف استعاره در بلاغت اسلامی با نظریههای استعاره در غرب شباهتهایی دارد. با این حال، به صرف وجود شباهت نمیتوان گفت که همان نظریۀ سنتی میتواند امروزه نیز کارایی خود را داشته باشد و دیگر نیازی به بازاندیشی در تعریف سنتی و ارائۀ تعاریف نو نیست. چنین رویکردی قطعاً راه بهجایی نخواهد برد و به ایجاد دیدگاهی نو منتج نخواهد شد. نتیجۀ اینگونه تلاشها محصور کردن استعاره در حوزۀ بلاغت و لفظ خواهد بود. در غرب استعاره دیگر خاص شعر و ادبیات و ابزاری برای آراستن کلام نیست، بلکه استعاره ها به حوزۀ اندیشه و شناخت وارد شده و در مرکز تفکر بشری قرار گرفتهاند. همچنین استعاره در غرب از چشم اندازهای مختلفی مانند زبانشناسی، فلسفه، روانشناسی و غیره مطالعه و در بسیاری از علوم به کار گرفته شده است. این مقاله بر آن است تا ضمن ارائۀ سیر تطور تاریخی مفهوم استعاره در بلاغت اسلامی و در غرب، معایب و مزایای بررسی تطبیقی استعاره را نیز بیان کند.
استعاره,بلاغت اسلامی,نظریههای استعاره,مفهوم شناسی
https://jls.um.ac.ir/article_34332.html
https://jls.um.ac.ir/article_34332_2008c75bfbbde957b7ff6eda80bd7130.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
49
1
2016
04
20
خان آرزو و مسألۀ سبک شناسی در تذکرۀ مجمع النفایس
129
154
FA
مریم
صالحی نیا
دانشگاه فردوسی مشهد
maryamsalehinia@yahoo.com
حجت
برهانی
فردوسی
borhani.hojat@yahoo.com
10.22067/jls.v49i1.48859
تذکرهها از منابع قابل تأمل در پژوهش ادب فارسی هستند و به جز کاربرد شناخته شدهای که در گزارش تراجم شاعران دارند، میتوانند منبعی برای مطالعه و بازاندیشی دانش ادبی باشند؛ به ویژه تذکرههایی که رویکردی انتقادی دارند. تذکرۀ مجمع النفایس نگاشتۀ سراجالدین علی خانآرزو ادیب و سخنشناس برجستۀ هندی سدۀ دوازدهم، یکی از تذکرههای مهم انتقادی است. مقالۀ حاضر چگونگی رویکرد خانآرزو را به مسأله سبک در مجمع النفایس بررسی میکند. به این منظور دادههای تحقیق بر اساس واژۀ طرز و مترادف های آن و همچنین گزاره های مربوط به مسألۀ طرز، گردآوری شده و سپس دادهها بر اساس مفهوم و کاربردِ عنوان طرز، نام گذاری طرز و رویکردهای تذکره نویس، توصیف و تحلیل شده است. در مجمع النفایس، عنوان طرز به هر نوع هنجارگریزی زبانی و احساس تمایز با دیگر قوالب، انواع ادبی، محتوا، شاعران، زمان یا مکان خاص اطلاق شده است. طرزهایی که خانآرزو از آن ها نام برده است ذیل سه عنصر اصلی ساختار، بافت تاریخی-جغرافیایی و نام شاعر قرار میگیرد. بر این اساس میتوانیم رویکردهای خانآرزو در زمینۀ سبک شناسی را در سه ردۀ اصلی جای دهیم که عبارت از رویکرد ساختاری، رویکرد تاریخ ادبی و رویکرد تطبیقی است.
تذکره,خان آرزو,مجمع النفایس,طرز(سبک)
https://jls.um.ac.ir/article_34348.html
https://jls.um.ac.ir/article_34348_5483cf3bd40c7d0a040c58e5e87e0b49.pdf