دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
of the articlesPrecedent of the Khayyamian motif of the human mudin the world classical poetry
پیشینة بن مایة «گِل انسانی» شعر خیّامی در منظومه های کلاسیک جهان
1
21
28351
10.22067/jls.v42i3.4192
FA
میرجلال الدین
کزّازی
ناصر
نیکوبخت
رامون
گاژا
Journal Article
2010
12
04
The “human mud” is one of the motifs of the poetry attributed to Khayyam. The imagery, concepts and philosophical thoughts about the human being's origin (creation, death, life after death) form the essence of this poetry. Are the Khayyam's quatrains about creation original and new? Or do they have a precedent in the ancient world poetry? Why does the Iranian literary criticism claim that this sort of poetry about the mystrey of human creation is Khayyamian? This paper explores the concept of the human mud in the ancient Egyptian, Accadian, Hebrew, Greek, Latin, Arab, and Persian potery.
Keywords: Khayyam, human mud, philosophia perennis, death
«گِل انسانی» از بن مایه های اساسی شعر خیّامی است که با بسامد و تعابیر فراوان در اشعار منتسب به خیّام دیده می شود. تصویر سازیها، مضمون آفرینیها و ابراز دیدگاههای فلسفی در خصوص منشأ وجودی آدمی (آغاز آفرینش، مرگ، مسائل بعد از مرگ) جوهرة اصلی این گونه ابیات را تشکیل می دهد. آیا آنچه خیّام در موضوع فلسفة آفرینش به تصویر کشیده است، اصیل و ابتکاری است و یا در تاریخ فلسفة ملل به ویژه در میراث مکتوب بازمانده از شعرهای کهن بشری سابقه داشته است؟ چرا در حوزة نقد ادبی ایران، به اشعاری که در آنها به معمّای آفرینش آدمی اشاره شده، اشعار خیّامی گفته اند؟ این مقاله سیری در گزیدة شعر مصری باستان، اکدی، عبری، یونانی، لاتینی، عربی و فارسی در موضوع مذکور با تکیه بر شعر خیّام است.
کلیدواژه ها: خیّام، شعر خیّامی، گِل انسانی، فلسفة خلقت، مرگ.
https://jls.um.ac.ir/article_28351_51961e73649c58ba262e5c0c41307fcc.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
A classification of Persian traditional stories
طبقهبندی قصّه/داستانهای سنتّی فارسی(نقد و بررسی، شکلشناسی و گونهشناسی داستانهای فارسی)
23
45
28386
10.22067/jls.v42i3.4194
FA
حسن
ذوالفقاری
0000-0003-2557-9525
Journal Article
2010
12
04
In every field, typology leads to a better, more complete and more precise knowledge. In spite of the importance and extent of traditional Persian stories, there is as yet no complete classification of these stories. Most of the present classifications are imprecise, mixing the different kinds of stories. This paper merely deals with an analysis, criticism, morphology and typology of Persian traditional stories. At first, the writers survey the views of the distinguished Iranian story experts and story tellers. This is followed by an analysis of the views of non-Iranian story experts. Based on the taxonomies presented here and by giving a special organization and some explanations, the writers proceed to give a complete classification of the stories according to eleven factors. This classification is claimed to facilitate criticism, analysis and comparison in classical narrative studies. The eleven factors proposed are the following: form, narration structure, theme, events, goal, origin, the end, literary level, characters, manner of expression, and size.
Keywords: fiction, classification, typology, story, structure, form, theme, motif
گونهشناسی موجب شناخت بهتر، کاملتر و دقیقتر هر موضوعی است و یکی از روشهای علمی به شمار میآید. داستانهای فارسی با تمام وسعت، اهمیّت و گذشتة آن، تاکنون طبقهبندی جامعی نشده است. ایراد اساسی طبقهبندیهای موجود، به رغم تعدّد و فراوانی، آمیختگی و دقیق نبودن آنهاست. اغلب طبقهبندیهای انجام شده چون از یک دیدگاه یا اعتبار خاص صورت نگرفتهاند، موجب درهم ریختگی و آمیختگی انواع داستانها شده است. این مقاله، صرفاً طبقه بندی، نقد و بررسی، شکلشناسی و گونهشناسی داستانهای سنتّی فارسی است. در اینجا پس از تبیین مسأله و پیشینة آن، آرای مهمترین قصّهشناسان و قصّهپردازان ایرانی را گزارش و نقد و بررسی میکنیم، سپس آرای قصّهشناسان غیر ایرانی را بررسی و ارزیابی میکنیم تا وضعیّت حال را توصیف و تشریح کرده باشیم. آنگاه بر اساس همین طبقهبندیها و با دادن نظم و سامان مناسب و برخی ملاحظات و توضیحات، طبقهبندی جامعی را به یازده اعتبار ارائه میدهیم. این طبقهبندی نقد، تحلیل و تطبیق را در پژوهشهای داستانی کلاسیک ، سهولت میبخشد. یازده اعتبار پیشنهادی عبارتند از: 1.قالب، 2. ساختار روایت، 3. مضمون و درونمایه، 4. حوادث، 5. هدف، 6. منشأ، 7. پایان، 8. سطح ادبی، 9. قهرمانان، 10. نحوة ارائه، 11حجم.
کلید واژهها: ادبیّات داستانی، طبقهبندی، گونهشناسی، قصّه، داستان، ساختار، قالب، مضمون
https://jls.um.ac.ir/article_28386_59598e001d2d69e63d01ba08f241006d.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
Tarikh-e Beyhaghi based on Greimas' actants model Semiotic-structural analysis of two stories from
تحلیل معنا- ساختاری دو حکایت از تاریخ بیهقی با تکیه بر الگوی کنشگرهای گریماس
47
67
28420
10.22067/jls.v42i3.4195
FA
نرگس
خادمی
مه دخت
پور خالقی چترودی
Journal Article
2010
12
04
Greimas and other semioticians of the Paris School believe that reality is always illusive and that the factors affecting the formation of a narrative are always ambiguous. Based on this view, a narrative is always a simulation of reality. Based on Greimas' actants model, this paper presents an analysis of two stories from Tarikh-e Beyhaghi, with the aim of revealing two types of narratives; the first type cannot be analyzed very well using this model because the author Beyhaghi had no access to authentic details about it and thus presented a poor characterization. The second type can be analyzed using this model because of excellent characterization. The stories reflect reality to a great extent, which shows Beyhaghi's mastery of simulating historical facts in the form of narratives.
Keywords: Tarikh-e Beyhaghi, Hasanak, Afshin, Greimas, actant
گریماس و دیگر معناشناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیّت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهماند. بر این اساس، روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیّت یا شبه واقعیّت است. در این مقاله با استفاده از الگوی کنشگرهای گریماس به تحلیل و بررسی دو حکایت از تاریخ بیهقی پرداخته و در پی آشکار ساختن دو گونه از روایت در این اثر بوده ایم: گونة اوّل روایتهایی که بیهقی به جزئیّات موثّق دربارة آنها دسترسی نداشته است و به دلیل شخصّیت پردازی ضعیف قابلیّت محدودی برای تطبیق بر این الگو دارند.گونة دوم حکایاتی که به دلیل شخصّیت پردازی عالی، الگوی کنشگرها کاملاً بر آنها قابل تطبیق است. این حکایات دارای میزان واقع نمایی بالایی هستند و هنرمندی بیمانند بیهقی را در شبیه سازی واقعیّتهای تاریخی در قالب روایتهایی باور پذیر نشان میدهند.
کلیدواژهها: تاریخ بیهقی، حسنک، بودلف، گریماس،کنشگر.
https://jls.um.ac.ir/article_28420_52a92b4b4b63df1eac838f900db49c45.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
Dramatic capability of the story of Amir Hasanak the vizier in Tarikh-e Beyhaghi
بررسی قابلیّتهای نمایشی داستان حسنک وزیر در تاریخ بیهقی
69
86
28455
10.22067/jls.v42i3.4198
FA
پروین
گلی زاده
علی
یاری
Journal Article
2010
12
04
Literary adaptation is recasting literary books such as novels, short stories, or even poems in a new form such as films, stage plays, or even video games. Persian literature abounds with dramatic events. There are many fascinating narratives such as Shahnameh of Ferdowsi, Khmseh of Nezami, Mathnavi of Rumi, and Tarikh-e Beyhaghi of Beyhaghi, which have the dramatic capacity of literary adaptation. In this paper, the writer examines the dramatic capability of “The execution of Amir Hasanak the vizier”. The structure and artistic aspects of the story will be studied in the light of the elements of drama.
Keywords: Beyhaghi, Hasanak, narration, dialogue, suspense
«اقتباس ادبی» شیوه ای امروزی است برای بازآفرینی رمان، داستان، رویدادهای برجستة کتابهای تاریخی و حماسههای منظوم و منثور در حوزة تئاتر و به ویژه سینما. ادبیّات فارسی سرشار از رویدادهای دراماتیک است. روایتهای کمنظیری در شاهنامه، خمسة نظامی، مثنوی معنوی، تاریخ بیهقی و... وجود دارد که قابلیّتهای نمایشی را برای «اقتباس ادبی» در خود دارند. می توان با بهره گیری از ظرفیّتها و اقبال عمومی نسبت به «هنرهای نو» گوشه هایی از توانمندیهای ادب فارسی را به مخاطبان امروز نشان داد. در این مقاله به بررسی قابلیّتهای نمایشی داستان حسنک وزیر پرداخته شده است و ساختار قصّه براساس مهم ترین عوامل یک اثر دراماتیک، بررسی و جنبههای هنری آن از منظر درام و ساختمان نمایش روشن شده است.
کلیدواژهها: بیهقی، حسنک، روایت، قابلیت نمایشی، گفت وگو.
https://jls.um.ac.ir/article_28455_421b7c51dcf2f1e4e7ce15fc6ae85614.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
An analysis of the spiritual revolution of Sanaebased on the theory of Jacques Lacani
تحلیل انقلاب روحی سنایی بر اساس نظریّة ژک لکان
87
109
28486
10.22067/jls.v42i3.4200
FA
سارا
فرضی
سیّد مهدی
زرقانی
Journal Article
2010
12
04
Interdisciplinary studies have provided researches with new perspectives. The relation between literature and psychoanalysis is rather recent in Iran; but even within this short period we have come to realize the benefits of such a relation to both literature and psychoanalysis. Lacan's theories lead us towards interesting and sometimes decisive results in the analysis of characters and literary narratives. This paper is an attempt to apply Lacan's theory of human psycho structure in the analysis of Sanaeie’s personality. This theory recognizes three orders: the imaginary, the symbolic and the real. Contrary to the myths told about Sanaei, D. Bervin indicates that Sanaei went through not two but three phases during his spiritual revolution. In this paper, the writers try to explain, using Lacan's theory of three orders, the three stages of Sanaeie's mental revolution.
Keywords: Sanaei of Ghaznavi, personality analysis, Jacque Lacan, literature, psychoanalysis.
این روزها مطالعات بین رشته ای چشم اندازهای تازه ای را پیش روی محقّقان آورده است. پیوند روانکاوی و ادبیّات در ایران سابقه ای طولانی ندارد، امّا در همین مدّت کوتاه معلوم شده که چنین تحقیقاتی تا چه اندازه می تواند برای هر دو رشته مفید باشد. نظریّة لکان ـ روانکاو فرانسوی ـ در تحلیل شخصیّتها و روایتهای ادبی ما را به نتایج جالب توجّه و گاه تعیین کننده ای می رساند. این مقاله، کوششی است در جهت استفاده از نظریّة «ساختمان نفسانی انسان» لکان در تحلیل شخصیّت سنایی. این نظریّه برای ساختمان نفسانی آدمی سه ساحت قائل می شود: «حیث خیالی»، «ساحت رمز و اشارت» و «حیث واقع». بر خلاف آن چه در روایتهای افسانه ای نقل شده، د. بروین نشان می دهد که زندگی سنایی دو دوره ای نبوده، بلکه او در طیّ انقلاب روحی، سه مرحله را از سر گذرانده است. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد با استفاده از نظریّة ژک لکان مراحل سه گانة انقلاب روحی سنایی را توضیح دهیم. نخست، نظریّة ژک لکان را توضیح می دهیم تا مبنای تئوریک تحلیلمان روشن شود. سپس سعی خواهیم کرد با استفاده از نظریّه، مراحل سه گانة زندگی سنایی را توضیح دهیم. در ضمن بررسی، ارتباط منطقی میان اشعار سنایی با هر یک از مراحل سه گانة زندگی او نیز تا حدود زیادی روشن خواهد شد.
کلید واژهها: سنایی غزنوی، تحلیل شخصیّت، ژک لکان، روانکاوی و ادبیّات.
https://jls.um.ac.ir/article_28486_6ddb63d41e1fe70ec8ecb73660d1b564.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
A comparative study of the concept of imaginationfrom the view points of Ibn-e-Arabi and Mowlana
بررسی مقایسه ای مفهوم خیال از دیدگاه ابن عربی و مولانا
111
128
28528
10.22067/jls.v42i3.4201
FA
فرزانه
علوی زاده
محمد
تقوی
Journal Article
2010
12
04
Most Sufis believe that world of imagination is a world intermediating between pure intelligences and physical phenomena, a world in which spirits are embodied and bodies are immaterial. Mohyedin-e-Ibn-e-Arabi is one of the philosophers who have dealt with this concept. In his view, the concept of imagination is expanded considering his view about Oneness of Being and his special treatment of entities other than God. Imagination, to him, is no longer a mere intermediary between pure intelligences and physical phenomena. According to Ibn-e-Arabi, any thing that bears truth is imagination. Mowlana has also dealt with imagination and its qualities in the Mathnavi. Although the concept of imagination in Mowlana’s Mathnavi is not exactly similar to Ibn-e-Arabi’s notion, this paper tries to show the resemblances.
Keywords: imagination, truth, world of ideas, Ibn-e-Arabi, Mowlana
بیشتر عرفا بر این اعتقادند که عالم خیال، عالم تجسّم مثالی است. عالم واسطه، بین عقول محض و محسوسات که در آن ارواح تجسّم و اجسام تجرّد می یابند. از جملة کسانی که به این مفهوم پرداخته، عالم بزرگ محیی الدّین ابن عربی است. مفهوم خیال در تفکّر ابن عربی با توجّه به دیدگاه وحدت وجودی و تلقّی خاصّ او از ماسوی الله، بسطی عمیق می یابد که از حدّ واسطة صرف بودن میان محسوسات و عقول محض، فراتر می رود. در نگاه ابن عربی ماسوی الله به مفهوم وسیع خود دارای معنای مثالی است که دلالت بر وجود مطلق می کند. وی معتقد است هر آنچه در بطن خود حقیقتی دارد خیال است. مولانا نیز در مثنوی به خیال و عوالم آن پرداخته است. هرچند مفهوم خیال در مثنوی مولوی کاملاً قابل تطبیق با نظریة خیال ابن عربی نیست، امّا ما در این تحقیق برآنیم تا با ارائة شواهد کافی نشان دهیم میان این دو شباهتهایی در باب مبحث خیال وجود دارد، هرچند همان گونه که شیوة همیشگی مولاناست مفهوم خیال در صافی ذهن او تا حدّی تغییر یافته است. لذا در این مجال، ضمن بررسی و تحلیل دیدگاه این دو عارف بزرگ، به ذکر شواهدی که نشان دهندة این هماهنگی و مشابهت است، می پردازیم.
کلید واژه ها: خیال، حقیقت، عالم مثال، صور مثالیّه، انسان کامل، ابن عربی، مولانا.
https://jls.um.ac.ir/article_28528_5b9da7aa66a786b3b806687b74f94a10.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
Investigating aspects of explicitation in sometranslations of Sa'di's Golestan based on a parallel corpus
بررسی جنبه های شفّاف سازی در برخیاز ترجمه های فارسی به انگلیسی گلستان سعدی بر مبنای بافتی متناظر
129
146
28558
10.22067/jls.v42i3.4203
FA
محمد رضا
پهلوان نژاد
سیّد علیرضا
شیرین زاده
Journal Article
2010
12
04
The present study aims to test Explicitation Hypothesis using a parallel one-directional Persian-English corpus. To this end, ten anecdotes selected randomly form Sa'di's Golestan and their three English translations extracted from Gulistān's translations by Edward Rehatsek (2004), Edward B. Eastwick (1979), and James Ross (1890) were studied. The anecdotes and their translations were compared sentence by sentence to investigate aspects of explicitation and extract the explicitation cases using Klaudy's (2004) typology. The findings of the study confirmed the Explicitation Hypothesis and showed that all types of explicitation, namely obligatory, optional, pragmatic, and translation-inherent were used by the translators, with the obligatory explicitation having the highest frequency.
Keywords: Explicitation Hypothesis, parallel corpus, Klaudy's typology, obligatory explicitation, optional explicitation, pragmatic explicitation, translation-inherent explicitation
تحقیق حاضر به دنبال بررسی فرضّیة شفّاف سازی و بررسی پدیدة شفّاف سازی در بافتی متناظر یک سویة فارسی- انگلیسی است. برای انجام این کار، ده حکایت که به صورت تصادفی از گلستان سعدی انتخاب شدند به همراه سه ترجمة انگلیسی آنها، توسّط رهاتسک (2004)، ایستویک (1979)، و راس (1890)، مورد مطالعه قرار گرفتند. در همین راستا، محقّق با مطالعة جمله به جملة این حکایتها و ترجمه های آنها به بررسی جنبه های پدیدة شفّاف سازی پرداخت و با استفاده از تقسیم بندی کلودی (2004) موارد شفّاف سازی به کار گرفته را از ترجمه ها استخراج کرد. یافته های تحقیق، فرضّیة شفّاف سازی را تأیید کرد و نشان داد که مترجمان از تمام انواع شفاف سازی اجباری، اختیاری، کاربرد شناختی، و ترجمه- ذاتی استفاده کرده اند. از این میان شفاف سازی اجباری نسبت به دیگر موارد بسامد بالاتری داشت.
کلید واژه ها: فرضّیة شفّاف سازی، بافت متناظر، گلستان سعدی.
https://jls.um.ac.ir/article_28558_8d6e56fd6644b73baa08635dbf16074c.pdf
دانشگاه فردوسی مشهد
جستارهای نوین ادبی
2783-252X
42
3
2009
11
22
Linguistic approaches to the study of Persian Literature
بررسی رویکردهای زبانی در پژوهشهای رشتة زبان و ادبیّات فارسی
147
163
28605
10.22067/jls.v42i3.4206
FA
محمد امین
ناصح
Journal Article
2010
12
04
Since the start of the last century, along with those literary men who took a literary approach to the study of literary texts, there has been another group who has taken a linguistic approach. The ancient and ever flourishing tradition of literary studies of translation can no doubt take benefit from linguistic methods and tools in the investigations of literary texts. As a result of this we come across linguistic terms in three high school textbooks of Persian language and literature. In fact, the separation of Persian from Persian literature and teaching it as an independent course has made it possible to teach various aspects of the Persian language. This paper briefly explores the linguistic studies of Persian literature by surveying all the theses on Persian literature with a linguistic approach presented at 31 governmental and Azad universities from 1954 to 2006. A statistical analysis of the titles of these theses clarifies the emphasis placed on linguistic approaches taken to study Persian literature.
Keywords: Persian, literary function of language, educational planning, university theses.
از آغاز قرن گذشته در کنار آن دسته از ادیبانی که ادبیّات را از طریق متون ادبی مورد بررسی قرار داده اند، گروهی دیگر بـرای بررسـی چگونگی آفرینـشهای ادبـی، از ابـزارهـای زبان شناسی نیز مدد گرفته اند و روشهایی را در بررسی و تحلیل ادبیّات به دست داده اند که دیگر نمی تواند نادیده انگاشته شود. در رشتة پر سابقة زبان و ادبیّات فارسی، در کنار توجّه به متون فخیم ادب فارسی و کاویدن آنها، علی القاعده می بایست به مطالعة جنبه های زبان شناختی این زبان کهن نیز پرداخته شود تا از این رهگذر، بتوان دانشجویان را با ابزارها و روشهای تحلیل زبان شناختی متون ادبی نیز که امروز در ادبیّات جهان، امری معمول می باشد، آشنا کرد. شاید درک همین واقعیّت و ضرورت فراهم سازی بستر های لازم برای آن باعث شده است که در سالهای اخیر، شاهد اصلاحاتی در سه کتاب درسی زبان و ادبیّات فارسی در دورة متوسطه باشیم؛ به نحوی که با استقلال کتاب زبان فارسی از ادبیّات فارسی، مجال پرداختن به آموزش جنبه های مختلف زبان فارسی به دانش آموزان بیشتر فراهم شده است. این مقاله بر آن است ضمن معرّفی اجمالی زمینه های ارتباط زبان شناسی و ادبیّات، به سابقة مطالعات زبان شناختی ادب فارسی پرداخته، سپس به منظور ارزیابی کمّی رویکردهای زبانی در پژوهشهای ادبی دانشگاهی، با بررسی همه پایان نامه های زبان شناختی رشته زبان و ادبیّات فارسی در 31 دانشگاه دولتی و آزاد کشور (در فاصله زمانی 1333 تا 1385) و تحلیل آماری و موضوعی آنها، میزان واقعی این تحقیقات را در مراکز آموزشی مشخص کند. با این بررسی می توان، جایگاه مطالعات زبانی را در پژوهشهای رشتة زبان و ادبیّات فارسی به طور مستند نمایان ساخت تا در برنامه ریزیهای آموزشی این رشته مورد توجّه قرار گیرد.
کلید واژهها: زبان فارسی، نقش ادبی زبان، برنامه ریزی آموزشی، پایان نامه های تحصیلی.
https://jls.um.ac.ir/article_28605_c0d9761a975f7e3e547c4513ae1c6da1.pdf