عاشق فداکار یا بورژوای خائن؛ خوانشی دیگر از رمان «چشم‌هایش» و شخصیت «فرنگیس»

نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان

2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان

3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرمزگان

چکیده

رمان چشم‌هایش، اثر معروف بزرگ علوی، یکی از مهم‌‌ترین رمان‌‌های فارسی است که به روابط عاشقانه «ماکان» و «فرنگیس» و فعالیت سیاسی آن‌‌ها در عصر رضاشاه می‌‌پردازد. در این رمان، فرنگیس، علی‌‌رغم بورژوا بودن، زنی عاشق و فداکار است که با ایثار بزرگ خود، استاد ماکان را از مرگ حتمی نجات می‌‌دهد. این موضوع، از همان زمان انتشار، منتقدان وابسته به جریان چپ را به انتقاد از این رمان و بعدها سایر منتقدان را به تحسین آن واداشته است. این مقاله می‌‌کوشد تا با روشی توصیفی‑تحلیلی و با تکیه بر اصل «عدم قطعیت معنی» و «امکان تفاسیر جدید از متون ادبی» در نظریه‌‌های ادبی‌‌ای مانند «هرمنوتیک» و «پساساختارگرایی»، خوانشی نو از این رمان به‌‌دست دهد و به قرائتی تازه از آن دست یابد؛ قرائتی که در نقطۀ مقابل معنای ظاهری رمان و قرائت پذیرفته‌‌شده از آن در میان منتقدان قرار می‌‌گیرد و فرنگیس را انقلابیِ متزلزلی معرفی می‌‌کند که در دشوارترین لحظات انقلاب، به استاد ماکان و نهضت خیانت می‌‌کند و به صف دشمنان انقلاب می‌‌پیوندد. نتیجۀ پژوهش نشان می‌‌دهد رمان چشم‌هایش برخلاف معنای ظاهری‌‌اش، که به انتقاد شدید منتقدان چپ منجر شده، در باطن، به تئوری انقلاب در مکتب مارکسیسم وفادار است. به‌‌زعم ما نشانه‌‌های درون‌‌متنی فراوانی در این رمان وجود دارد که با تکیه بر آن‌‌ها می‌‌توان خوانش جدیدی از آن را که متناسب با تئوری مارکسیسم در باب انقلاب است، ارائه کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A Devoted Lover or a Traitorous Bourgeoisie? Another Reading of the Novel Cheshmhayash and the Character “Farangis”

نویسندگان [English]

  • Mahmoud Arekhi 1
  • Faramarz Khojasteh 2
  • Atefeh Jamali 3
1 PhD Candidate in Persian Language and Literature, University of Hormozgan, Bandarabbas, Iran
2 Associate Professor in Persian Language and Literature, University of Hormozgan, Bandarabbas, Iran
3 Assistant Professor in Persian Language and Literature, University of Hormozgan, Bandarabbas, Iran
چکیده [English]

The novel Her Eyes (چشمهایش) the famous work of Bozorg Alavi, is one of the most important Persian novels that deals with the romantic relations between “Makan” and “Farangis” and their political activities in the era of Reza Shah. In this novel, despite being a bourgeois, Farangis is a revolutionary and devoted woman who saves Master Makan from death with her great self‑sacrifice. This reading, since its publication, has led left-wing critics to criticize the novel and later to praise it. This study tries to give a new reading of this novel relying on the principle of “uncertainty of meaning” and “the possibility of new interpretations of literary texts” in literary theories such as hermeneutics and poststructuralism; A reading that contrasts with the stablished reading of this novel and introduces Farangis as a shaky revolutionary who, in the most difficult moments of the revolution, betrays Master Makan and the movement and joins the enemies of the revolution. The results show that Her Eyes, contrary to its apparent meaning, which has led to severe criticism from leftist critics, is inherently faithful to the theory of revolution in the school of Marxism. In our opinion, there are many in-text clues in this novel, on the basis of which a new reading which is in line with Marxism's theory of revolution.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Her Eyes
  • Literary Criticism
  • Marxism
  • Revolution
احمدی، بابک. (1379). مارکس و سیاست مدرن. تهران: نشر مرکز.
آبراهامیان، یرواند. (1378). ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی. مترجمان؛ کاظم فیروزمند، حسن شمس‌‌آوری، محسن مدیرشانه‌‌چی. تهران: نشر مرکز.
برتنس، یوهانس ویلم. (1383). مبانی نظریه ادبی. ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی. تهران: ماهی.
برسلر، چارلز. (1386). درآمدی بر نظریه‌‌ها و روش‌‌های نقد ادبی. ترجمه مصطفی عابدینی‌‌فرد. تهران: نیلوفر.
به‌‌آذین، م. ا. (1331). «چشم‌هایش (رمان از بزرگ علوی)». فرهنگ نو. شماره 1. از 65 تا 68.
پارسا، مهدی. (1393). دریدا و فلسفه. تهران: علمی.
پهلوان، چنگیز. (1360). «لنینیسم در ایران». آرش. دوره پنجم. شماره 7. از 25 تا 49.
تهرانی، محمود. (1342). داستان کوتاه و بلند در این سرزمین. آرش. شماره 7. از 155- 141.
حسن‌‌پور آلاشتی، حسین؛ لکورج، سهراب منصور. (1387). «درونمایه‌‌های سیاسی- اجتماعی رمان چشم‌هایش». پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی ویژه‌‌نامۀ پژوهش‌‌های اجتماعی. از 170- 157.
دریپر، هال. (1382). نظریه انقلاب مارکس جلد اول (دولت و بوروکراسی). ترجمه حسن شمس‌‌آوری. تهران: نشر مرکز.
دریدا، ژاک. (1388). دربارۀ گراماتولوژی. ترجمه مهدی پارسا. تهران: رخداد نو.
دستغیب، عبدالعلی. (1358). نقد آثار بزرگ علوی. تهران: فرزانه.
. (1383). کالبدشکافی رمان فارسی. تهران: سوره.
دویچر، پنلوپه. (1392). چگونه دریدا بخوانیم. ترجمۀ مهدی پارسا. تهران: رخداد نو.
کامشاد، حسن. (1384). پایه‌‌گذاران نثر جدید فارسی. تهران: نی.
کوهن، آلوین استانفورد. (1369). تئوری انقلاب‌‌ها. مترجم علیرضا طیّب. تهران: قومس.
عسگری حسنکلو، عسگر. (1386). نقد اجتماعی رمان معاصر فارسی: با تأکید بر ده رمان برگزیده. تهران: فرزان روز.
علوی، بزرگ. (1396). چشم‌هایش. چاپ سوم. تهران: بدرقه جاویدان.
سام دلیری، کاظم؛ شهبازی، بهروز. (1391). «انقلاب؛ چرا و چگونه. بازخوانی ایدئولوژی انقلابی احزاب چپ دوره پهلوی». جامعه‌‌شناسی تاریخی. دوره چهارم. شماره 1. (علمی- پژوهشی/ isi) از 1 تا 24.
سدی‌‌یو، رنه. (1387). تاریخ سوسیالیسم‌‌ها. ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی. تهران: فرهنگ نشر نو.
شمیسا، سیروس. (1385). نقد ادبی. تهران: میترا.
لارنس کی، اشمیت. (1395). درآمدی بر فهم هرمنوتیک. ترجمه بهنام خداپناه. تهران: ققنوس.
میرصادقی، جمال. (1381). داستان‌‌نویس‌‌های نام‌‌آور معاصر ایران با نقد و بررسی آثار سی و یک نویسنده از آغاز داستان‌نویسی نوین ایران تا انقلاب 1357. تهران: اشاره.
میرعابدینی، حسن. (1377). صدسال داستان‌‌نویسیِ ایران. تهران: چشمه.
. (1392). تاریخ ادبیات داستانی ایران. تهران: سخن.
هارلند، ریچارد. (1388). درآمدی تاریخی بر نظریۀ ادبی از افلاطون تا بارت. گروه ترجمۀ شیراز علی معصومی. … [و دیگران]. زیر نظر شاپور جورکش. تهران: چشمه.
CAPTCHA Image