نقش ابیات شاهنامه در انسجام متنی تاریخ جهانگشا

نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی

نویسندگان

چکیده

تاریخ جهانگشای جوینی مهم ترین اثر تاریخی، دربارة خوارزمشاهیان و مغولان است که به نثری فنّی و منشیانه نگارش یافته است. بهره‌گیری از صنایع بدیعی و فنون بلاغی و اشعار فراوان فارسی و عربی و آیات و احادیث و امثال، آن‌ هم به گونه‌ای هنری و در جهت مخیّل کردن زبان و شاعرانه ساختن نثر، در موارد زیادی صبغة تاریخی این اثر را کم‌رنگ کرده و سبب دخالت اغراض شعری در آن شده است. استفاده از اشعار بزرگان ادب فارسی همچون نظامی، سنایی، خیّام و فردوسی، قوام ادبی تاریخ جهانگشا را دو چندان کرده است. همچنین نقل ماهرانة ابیات مربوط به بخش‌های اساطیری شاهنامه و داستان های رستم و سهراب (37 بیت) و رستم و اسفندیار (26 بیت) گواه روشنی است بر گرایش شخصی و معنادار جوینی به شاهنامه و گزینش آگاهانة ابیات آن. از آنجا که برقراری نوعی انسجام و هماهنگی میان ابیات و متن، نقشی محوری در بخشیدن کیفیّتی ادبی به تاریخ جهانگشا دارد، این نوشتار می‌خواهد از طریق واکاوی این عنصر اساسی و مؤثّر در ادبیّت متن، به روشی علمی نشان دهد که حضور ابیات شاهنامه (شاهکار ادبی زبان فارسی) در پیوند با این متن، با رویکردی بلاغی به کار رفته است و قبل از آنکه مربوط به جنبة تاریخی کتاب باشد، باید در پیوند با بُعد ساختاری و ادبی متن مورد توجّه قرار گیرد. برای این کار، مقدّمه‌ای کوتاه دربارة نقل ابیات فارسی در متون نثر و ارائة آماری از ابیات شاعران در تاریخ جهانگشا فراهم آمده و سپس کارکردهای ابیات شاهنامه در جهانگشا و شیوه های پیوند آن دو از سه جنبة دستوری، معنایی و ادبی، بررسی و هر یک با شواهد مناسب مطرح شده است.
کلیدواژه‌‌ها: تاریخ جهانگشا، ابیات شاهنامه، پیوندهای دستوری، پیوندهای معنایی، پیوندهای ادبی.

عنوان مقاله [English]

The Role of Shahnameh’s Verses in Textual Coherence of Tarikh-e Jahangosha

نویسندگان [English]

  • Farzaneh Alavizadeh
  • Salman Saket
  • Abdollah Radmard
چکیده [English]

Tarikh-e Jahangosha is the most important work about Kharazmshahian and the Mongols. Utilising imagery, rhetoric, abundant Persian and Arabic poems, Quranic verses and traditions, and proverbs have caused the prose to resemble poetry, fading its historical goals. Here, quoting verses from the mythological parts of Shahnameh, Rostam and Sohrab stories (37verses), and Rostam and Esfandiar (26 verses) doubles the literary value of the book on the one hand, and brilliantly indicates Joveini’s inclination to Shahnameh and Ferdowsi on the other. Studying the coherence and the congruency between the verses of Shahnameh and the prose of Tarikh Jahangosha, this essay seeks to scientifically demonstrate that this connection has occurred with a rhetorical approach, mentioning that it should be attended more in connection to the structural aspect than the historical goals of the book. Therefore, the functions of Shahnameh’s Verses in Tarikh-e Jahangosha and the methods of their merging has been studied from three aspects of syntactic, semantic, and literary, and each with appropriate evidence.

Key Words: Tarikh-e Jahangosha, Shahnameh’s Verses, Syntactic Connections, Semantic Connections, Literary Connections, Textual Coherence.

CAPTCHA Image