ساختار نَقل؛ گونه‌ها و کارکردها

نوع مقاله : مقالۀ پژوهشی

نویسنده

عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

چکیده

ساختار «نَقل» از تجزیۀ زمان روایت و تغییر راوی به دست می‌آید. راویِ اول‌شخص که در روایت همزمان حضور دارد، پس از توصیف مختصر فضا و شخصیت‌ها، رشتۀ کلام را به راویِ اول‌شخصِ دوم می‌سپارد. راویِ دوم با بهره‌گیری از روایت گذشته‌نگر، به نقل سرگذشتی نسبتاً پر رخداد می‌پردازد. انتخاب این فرم، در عین اینکه به هرچه فشرده‌تر شدن ذکر وقایع می‌انجامد، به ایجاد صحنه‌های فراخ‌منظر و حقیقت‌نمایی نیز یاری می‌رساند. نمی‌توان این شیوه را نوعی «متالِپسیس» نامید؛ زیرا هرچند راوی تغییر می‌یابد، هر سطح از روایت در جای خود باقی می‌ماند و وارد ساحت دیگری نمی‌گردد تا ادغام حیطه‌ها رخ دهد. همچنین متفاوت از ساختار «قاب» است؛ زیرا با وجود تو در تو بودن، شامل داستان‌های فرعی مجزا نیست و خرده‌روایت‌ها همه در خدمت یک خط داستانی هستند. در گام نخستِ این پژوهش، شناسایی و توصیف گونه‌های ساختارِ نَقل مطمح نظر قرار گرفته است و در گام دوم، چرایی انتخاب این ساختار و کارکردهای آن بررسی شده است. یافته‌ها نشان می‌دهند پسند جامعه و انگیزه‌های شخصی نویسندگان از دلایل اصلی انتخاب این لایه‌بندی روایی بوده است. گاهی تلاش نویسندگان برای دوصدایی یا چند‌صدایی کردن اثر و تغییر کانون روایت، موفق و گاهی ناموفق بوده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Diegesis Structure; Types and Functions

نویسنده [English]

  • Maryam Heidari
Faculty member of Payam e Noor university, Payame-Noor University, Tehran, Iran
چکیده [English]

The structure of “diegesis” becomes clear by analyzing the time of narration and changing the narrator. The first-person narrator, who is present in the simultaneous narration, after a brief description of the space and characters, entrusts the string of words to the second first-person narrator. The second narrator, using a retrospective narrative, narrates a relatively eventful story. Choosing this form, while leading to a more intensive mention of events, also helps to create far-reaching and verisimilitude. This method cannot be called “metalepsis”, because although the narrator changes, each level of the narrative remains and does not enter another realm to merge the domains. It is also different from the “frame” structure, because despite being comlecated, it does not contain separate sub-stories, and the sub-narratives all serve a storyline. At first, types of narration structure were identified and described, and then the reasons for choosing this structure and its functions were investigated. The results showed that the popularity of the society and the personal motivations of the authors were the main reasons for choosing this narrative stratification. Sometimes the authors’ attempts to make the work bilingual or polyphonic and change the focus of the narrative have been successful and sometimes unsuccessful.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Structure
  • Narration
  • Diegesis
  • Verisimilitude
  • Focalization
آتش ­روز، حبیب؛ اسماعیلی طاهری، احسان؛ میر احمدی، سید رضا؛ عامری، شاکر. (1398). «حقیقت‌نمایی در البخلای جاحظ (مورد کاوی قصه‌های اهل مرو و خراسان)». پژوهشنامۀ نقد ادب عربی. شمارۀ ۱۷: ۷- 30.
آل احمد، جلال. (۱۳۴۹). دیدوبازدید. تهران: امیرکبیر. چاپ پنجم.
. (1388). از رنجی که می‌بریم. تهران: فردوس. چاپ ششم.
انصاری، منصور. (1384). دموکراسی گفت­وگویی. تهران: مرکز.
ایگلتون، تری. (۱۳۹۲). پیش‌درآمدی بر نظریۀ ادبی. ترجمۀ عباس مخبر. تهران: مرکز. چاپ هفتم.
بارت، رولان. (۱۳۹۱). نقد و حقیقت. ترجمۀ شیرین‌دخت دقیقیان. تهران: مرکز. چاپ ششم.
بامشکی، سمیرا. (بهار 1393). «تداخل سطوح روایی». جستارهای ادبی. شمارۀ 184: 1-27.
براهنی، رضا. (1368). قصه‌نویسی. تهران: البرز. چاپ چهارم.
برونته، امیلی. (1400). بلندی‌های بادگیر. ترجمۀ لیلا زارع. ساری: فانوس سپهر.
داستایوفسکی، فئودور میخائیلوویچ. (۱۳۹۷). خاطرات خانۀ اموات. ترجمۀ مینا امان­اللّٰه پور. تهران: بهبود.
دانشور، سیمین. (۱۳۲۷). آتش خاموش. تهران: علمی.
. (۱۳۸۱). شهری چون بهشت. تهران: طاعتی. چاپ هفتم.
دزفولیان، کاظم؛ مولودی، فؤاد. (تابستان ۱۳۸۸). «روایت‌شناسی تاریخ بیهقی: بررسی ساز و کار روایت «حکایت بوبکر حصیری» بر اساس نظریه ژنت». تاریخ ادبیات. شمارۀ ۶۱: 85- 102.
دوما، الکساندر. (۱۳۶۰). مادام کاملیا. ترجمۀ غلامحسین قراگزلو. تهران: توکا.
رضایی، مهدی؛ نیدی، عزیزه. (تابستان ۱۳۹۸). «شکل‌شناسی راوی در حکایات کرامت‌های عرفانی». عرفان اسلامی. شمارۀ ۶۰: ۳77-۳58.
سیدحسینی، رضا. (۱۳۸۱). مکتب‌های ادبی. تهران: نگاه. چاپ دوازدهم.
شلی، مری. (۱۳۹۸). فرانکشتاین. ترجمۀ مهراب حسنوند. تهران: باران خرد.
صادقی، لیلا. (1392). کارکرد گفتمانی سکوت در داستان کوتاه ایرانی معاصر. تهران: نقش‌جهان.
عبادی آسایش، مریم؛ غیبی، محمود رضا. (بهار و تابستان ۱۳۹۶). «بررسی رئالیسم جادویی و نوستالوژی بازبینانه در لایه‌های روایی رمان اسفار کاتبان». زبان و ادب فارسی. سال ۷۰. شمارۀ مسلسل ۲۳۵: ۹7- 122.
فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۷۶). شاهنامۀ فردوسی؛ متن انتقادی از روی چاپ مسکو. به کوشش سعید حمیدیان. تهران: قطره. چاپ چهارم.
قیصری، مجید. (۱۳۹۱). شمّاس شامی. تهران: افق. چاپ چهارم.
کاستانیو، پل. (1387). راهبردهای نمایشنامه‌نویسی جدید، رویکردی زبان بنیاد به نمایشنامه‌نویسی. ترجمۀ مهدی نصراللّٰه‌زاده. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
گاردر، یوستاین. (1390). دختر پرتقالی. ترجمۀ مهوش خرمی‌پور. تهران: تندیس. چاپ هشتم.
ماتیسن، مری شارلوت. (1394). پَر. ترجمۀ میمنت دانا. تهران: انتشارات پر.
مارتین، والاس. (۱۳۹۱). نظریه‌های روایت. ترجمۀ محمد شهبا. تهران: هرمس. چاپ پنجم.
مطیعی، منوچهر. (۱۳۶۲). میراث. بی­جا: مجرد.
مکاریک، ایرنا ریما. (۱۳۹۰). دانش‌نامۀ نظریه­های ادبی معاصر. ترجمۀ مهران مهاجر و محمد نبوی. تهران: آگه. چاپ چهارم.
وولف، ویرجینیا. (۱۳۸۳). اتاقی از آن خود. ترجمۀ صفورا نوربخش. تهران: نیلوفر.
هرمن، دیوید. (1388). روایت‌شناسی ساختارگرا. ترجمۀ محمد راغب. فصلنامۀ هنر. شمارۀ 82: 30-38.
یان، مانفرد. (1397). مبانی روایت‌شناسی: مبانی نظریۀ روایت. ترجمۀ محمد راغب. تهران: ققنوس.
یثربی، چیستا. (1396). شیدا و صوفی. تهران: قطره.
Bakhtin, Michel. (1981). The Dialogic Imagination: Four Essays (Trans). Michael Holquist. Austin: University of Texas Press.
Rimmon-kennan, Shlomith. (1983). Narrative Fiction: Contemporary Poetics. London: Methuen
CAPTCHA Image